یک طیف وسیعی از شبکههای ارتباطی به ما کمک میرسانند برای اطّلاع پیدا کردن از واقعیّتهای دانش و دانشمند و دانشگاه و مانند اینها… تضارب و تداخل این موارد اطّلاعاتی، یک حالت اطمینانی به انسان میدهد که آنچه میدانیم درست است.
بیست سال بعد ایرانی مقتدر [میخواهیم]؛ مقتدر، یعنی از تهدید دشمنان ریز و درشت احساس هراس و واهمه نکند، به اقتدار خودش متّکی باشد.
کشوری که از لحاظ اقتصادی وابستهی به دیگران است امکان رفاه اقتصادی ندارد؛ بله، قلّههای ثروت در آنجاها به وجود میآید امّا اینکه کشور برخوردار از رفاه و آرامش فکری و اقتصادی باشد، چنین چیزی امکان ندارد.
[اگر میخواهیم] ایران بیست سال بعد ما ایرانی باشد که از لحاظ مادّی و معنوی برخوردار باشد، پیشرفته باشد، مقتدر باشد، باعزّت باشد این احتیاج دارد به یک کارهایی، و عمدهی این کارها در دانشگاهها است.
کارآمدی را چه کسی [محقّق] میکند؟ آن انسان عالم، صبور، مجاهد فیسبیلالله، برای خدا کار بکن، که برای خودش کیسه ندوخته و کار را بلد است و وارد میدان میشود و شجاعانه انجام میدهد، کارآمدی کار او است.
اینکه بنده گاهی اوقات راجع به این اردوهای مختلط و کارهای خلاف و اینچیزها مدام تذکّر میدهم، این را حمل بر خشکهمقدّسی نکنند؛ اینها ایراد به وجود میآورد، اینها اشکال به وجود میآورد و محیط دانشگاه را از آن شکلی که باید و لازم است خارج میکند.
بحث من بر سر این نیست که ما رشد علمی نداریم… بحث من بر سر سرعت این رشد است؛ سرعت ما کم شده. ما امروز احتیاج داریم به اینکه این رشد را سرعت ببخشیم.
معنای احساس هویّت این است: دانشجو احساس کند که ایرانی بودن و مسلمان بودن و انقلابی بودن یک افتخار است و به این افتخار کند.
ما یک مردمسالاریِ همراه با دین و معنویّت به وجود آوردیم، بهمعنای واقعی کلمه مردمسالاری است؛ در جاهای دیگر، مردمسالاری در واقع حزبسالاری است.
مسئولین دانشگاه وظیفهشان این است که چالشها را هدایت کنند به سمت آن چیزهایی که به مبانی و هدفهای انقلاب منتهی میشود.
دانشگاه باید انقلابی باشد، دانشجو باید انقلابی باشد، دانشجو باید یک مسلمان مجاهد فیسبیلالله باشد.
مسئولان آموزشعالی نگذارند پژوهشگر و نوآور ناامید و خسته بشود، این خطر است.
علوم کاربردی را نمیشود از قلم انداخت، باید به آن اهمّیّت داد لکن اساس کار، علوم پایه است.
حواسمان باید جمع باشد که در ارتباط علمی و در فراگیری و یادگیری علمی، سوراخی و منفذی و دریچهای برای نفوذ امنیّتی پیدا نشود.
مقالات علمی باید به سمت نیازهای کشور هدایت بشود. ما امروز در زمینهی نفت، کشاورزی، صنایع مختلف، ارتباطات احتیاج داریم به تحقیق.
تهیهی این نقشهی جامع[علمی] چیز خوبی بود، منتها هم باید تبیین بشود برای همهی دانشگاهها، هم باید تبدیل بشود به برنامه.
اقتصاد مقاومتی اگرچنانچه به معنای واقعی کلمه اجرائی بشود و اقداموعمل بشود، هم عزّت ملّی، هم نیازهای کشور را تأمین میکند.
کار فرهنگی در دانشگاه، اصل است؛ یک کار فوق برنامه، یک کار حاشیهای نیست؛ به کار فرهنگی اهمّیّت باید داده بشود… کار فرهنگی یعنی کاری که ذهنها را با فرهنگ انقلاب و فرهنگ اسلام آشنا کند.
معنای کار فرهنگی کنسرت آوردن در دانشگاه یا مثلاً حرکات موزون در دانشگاه نیست؛ اینها کار فرهنگی نیست، اینها کار ضدّ فرهنگی است.
مسئولان میدان را برای دانشجوها و استادان ارزشی باز کنند؛ بگذارند استاد و دانشجوی ارزشی، به معنای واقعی کلمه در محیط دانشگاه تنفّس کنند.
افراد نامطمئن در دانشگاهها حضور پیدا نکنند؛ میگویند آقا، نامطمئن کیست؟ نامطمئن آن کسی است که به یک بهانهای نظام را به چالش میکشد.
نه اینکه ما همهی دستاوردهای علوم انسانی را نفی کنیم؛ نه، هرچه قابل استفاده است باید استفاده کنیم منتها شاکله و ترکیب کلّی علوم انسانیای که از غرب آمده، متّکی است بر جهانبینی غربی در مورد انسان.